به گزارش قدس آنلاین و به نقل از تسنیم،"نفوذ" کلیدواژهای است که از گذشته تاکنون در ادبیات سیاسی کشورمان وجود داشته، اما این روزها بار معنایی متفاوتتری به خود گرفته است. رهبر معظم انقلاب اسلامی اگرچه در سالیان گذشته بارها نسبت به مسئله "نفوذ" و "رخنه" دشمن در ابعاد گوناگون هشدار دادهاند، اما از دوران ماقبل برجام و بهویژه پسابرجام و در آستانه انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری هشدارهای معظمله در این زمینه بیشتر شده تا جایی که ایشان خود به تبیین ابعاد و اشکال مختلف موضوع "نفوذ" پرداختند. ایشان در این زمینه میفرمایند: "بهنظر من مسئله بعد از برجام از مسئله برجام مهمتر است... آنها در اظهاراتشان حرفهایی میزنند که بهکلی خارج از مقوله هستهای و مانند این حرفها است ... از جمله حرفهایی که میزنند و ما را حساس میکند این است که میگویند برجام فرصتهایی را ــ هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه در اختیار آمریکا ــ قرار داده است."و یا در سخنان دیگری تأکید میکنند: "کسانی که به اطلاعات دسترسی دارند میدانند که چه دامهایی برای کشور گسترده شده یا در حال گسترده شدن است تا در حصار اراده و تصمیمات ملت نفوذ کنند. اگر بر فرض، عنصری نفوذی در مجلس خبرگان و یا مجلس شورای اسلامی یا دیگر ارکان نظام وارد شود مانند موریانه از داخل پایه ها را می جود و سست میکند." اهمیت موضوع "نفوذ" ما را بر آن داشت تا برای بررسی و تحلیل این موضوع در بستر تاریخ انقلاب اسلامی، با حجت الاسلام و المسلمین روح الله حسینیان رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی به گفتوگو بنشینیم.
حجت الاسلام روح الله حسینیان دانش آموخته مدرسه حقانی است. وی دارای چندین کتاب در حوزه تاریخ معاصر به ویژه تاریخ انقلاب اسلامی است که از معروفترین آنها میتوان به "چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران"، "چهارده قرن تلاش شیعه برای توسعه و ماندن " و"بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران" که بیشتر سیر تحول و بسترسازی انقلاب را مورد بررسی قرار داده است، اشاره کرد. در این میان فرهنگ، تاریخ و ایدئولوژی سیاسی تشیع در بیشتر آثار ایشان نقش پررنگی دارد.
آنچه در ذیل میآید، مشروح گفتوگوی خبرنگاران تسنیم با حجت الاسلام حسینیان است.
** تجربیات تلخی درباره نفوذ در تاریخ سیاسی ایران داریم/سلطنت رضاخان بیسواد و مستبد؛ حاصل نفوذ انگلیسیها
* تسنیم: در ابتدا تعریفی از نفوذ داشته باشید و به نظر شما نفوذ چه نسبتی با برجام دارد؟
- حسینیان: نفوذ یعنی اینکه کشوری برای تامین منافع خود به شیوههای گوناگون و از طریق دیپلماسی و رسانه در حوزههای اقتصادی، نظامی، سیاسی و فرهنگی تلاش میکند تا تغییراتی در باورها، ارزشها و خواستههای ملت هدف به وجود آورد. مساله نفوذ یک توهم نیست بلکه واقعیت است و در این زمینه تجربیات تلخی را در تاریخ سیاسی ایران و برخی کشورها سراغ داریم. در حکومت پهلوی نفوذ از ابتدا وجود داشته است. در کوتادی سال 1299 توسط انگلیسیها نفوذ در ارتش ایران و در میان قزاقها صورت گرفت و آنها توانستند یک فرد بی سواد و مستبد را تا پادشاهی برسانند. در جنگ جهانی دوم (از سال 1320 آغاز و تا سال 1324) و بعد از آن شاهد نفوذ بیگانگان همچون اتحاد جماهر شوروی و آمریکا هستیم که توانستند نخبگانی را در ایران هدایت و تربیت کنند تا در تصمیمسازی دارای نقش فعالی باشند. در جریان ملی شدن صنعت نفت نیز از طریق نفوذ توانستند یک رژیم یا حکومت به نسبت ملی را سرنگون کنند و ایران را مجددا به اقمار آمریکا تبدیل کنند.
** "نفوذ" کم هزینهترین و پرسودترین روش برای تصمیمسازی است/ نهضت آزادی دریچهای برای نفوذ آمریکاییها به داخل ایران
از سال 1342 تا پیروزی انقلاب، شاهد نفوذ بلامنازعه آمریکا در ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران بودیم که لطمات بسیاری به کشور زدند و ارزشها و باورهای مردم را تغییر دادند و ایران را به منطقهای امن برای آمریکا تبدیل کردند. بعد از انقلاب نیز آمریکا و ابرقدرتها به دنبال نفوذ در نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق نهضت آزادی و کسانی که همخوانی فکری با آنان داشتند، بودند. بنابراین نفوذ نه به عنوان توهم بلکه به عنوان یک واقعیت تجربه شده باید مورد دقت، واکاوی و مطالعه قرار گیرد. "نفوذ" کم هزینهترین و پرسودترین روش برای تصمیمسازی در کشورهای هدف بوده است.
مردم یک کشور زمانی اقدام به مبارزه با استعمارگران و اشغالگران میکنند که با آنها احساس تمایز و بیگانگی کنند. در جریان اشغال الجزایر توسط فرانسه، تعریفی که ارائه شد این بود که ما باید فرهنگ مردم را تغییر بدهیم تا نسبت به فرانسویها احساس بیگانگی نداشته باشند. یکی از نویسندگان معروف الجزایری در مورد حجاب مینویسد: دولت فرانسه در راستای تحمیل فرهنگ خودش بر مردم، زنان را به بیحجابی تشویق کرد و به دنبال این حرکت هرچه حجاب زن الجزایری کمتر میشد، چنگال فرانسه در جان و روح مردم الجزایر بیشتر فرو میرفت. اما وقتی مردم الجزایر این نفوذ فرهنگی را درک کردند، زنان شروع به تقویت حجاب خود کردند و هرچه زن الجزایری به فرهنگ اسلامی باز میگشت، دستهای فرانسه بیشتر قطع میشد و مردم احساس استقلال میکردند و اینجا بود که با بازگشتن مردم الجزایر به فرهنگ خود، مبارزه با فرانسه نیز آغاز شد.
** راه مقابله با نفوذ؛ تاکید بر آرمانها و خودباوری و بازگشت به خویشتن
* تسنیم: پس می توانیم نتیجه بگیریم که راه مقابله با نفوذ تاکید بر آرمانها و باورهای خودمان است...
- حسینیان: قطعا اینچنین است. این تجربهای در الجزایر بود. در کشور خودمان نیز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا آنچنان در اقتصاد کشور نفوذ کرده بود که همه چیز در دست آنها بود. نیروهای نظامی نیز منافذ(محل نفوذ) آمریکاییها بودند که برای این کار برنامهریزیهای فرهنگی انجام دادند اما وقتی مردم ایران احساس کردند که میتوانند به خویشتن اسلامی بازگردند، توانستند در مقابل آمریکاییها ایستادگی، منافع را قطع و وابستگانشان را از کشور و مناصب تصمیمساز بیرون کنند.
** شیفتگی برخی مسئولان در برابر آمریکا یعنی آمادگی برای پذیرش نفوذ/ اگر سفارت آمریکا در ایران باز بود، دیگر اثری از انقلاب اسلامی نبود
* تسنیم: در شرایط کنونی چه چیزی باعث شده است که رهبر معظم انقلاب بر بحث نفوذ تاکید داشته باشند؟
- حسینیان: در این زمینه 2 موضوع طرفینی مطرح است. یکی شفیتگی است که برخی از مسئولان جمهوری اسلامی در برابر غرب و آمریکا از خود نشان میدهند که این به معنای آمادگی برای پذیرش فرهنگ کشورهایی است که درصدد نفوذ هستند. دوم برخورد و رفتار آمریکاییها و غربیها است. بعد از انقلاب اسلامی ارتباط ایران و آمریکا قطع شد و سفارت آمریکا در ایران که مرکز نفوذدهی تفکر آمریکایی و نیروهای آمریکایی در درون کشور ما بود به تسخیر مردم انقلابی درآمد. در این رابطه آمریکاییها خود را در خسران میدیدند و در این زمینه زیاد تلاش کردند تا با ایران رابطه برقرار کنند و من به عنوان یک مورخ عرض میکنم که اگر سفارت آمریکا در ایران باز بود، دیگر اثری از انقلاب اسلامی نبود و تسخیر لانه جاسوسی از الطاف الهی بود. برای اثبات این ادعا نیز کافی است که اسناد لانه جاسوسی مطالعه شود. به طور نمونه در سال 57 که پیروزی انقلاب برایشان مسجل شد یکی از برنامههایشان این بود که یک دولت جایگزین برای دولت آرمانی امام خمینی(ره) به وجود بیاورند تا انقلاب را منحرف کنند و اشخاص مختلفی از نهضت آزادی مانند مرحوم میناچی و دیگرانی که مورد نفوذ سفارت آمریکا قرار گرفته بودند به عنوان نخست وزیر پیشنهاد دادند. سرانجام بختیار عضو جبهه ملی نخست وزیر شد که احیانا کمکهای مالی نیز به او پرداخت کرده بودند.
** از دیدگاه شیفتگان رابطه با آمریکا، "برجام" مقدمهای برای رابطه است
از دیدگاه شیفتگان رابطه با آمریکا، "برجام" مقدمهای برای رابطه است و یکی از مسئولین گفت که این "فتح البابی" برای مذاکره با غرب است تا یخهای رابطه با آمریکا ذوب شود. منتهی مقام معظم رهبری این یخها را "فریز" کردند و نگذاشتند بیش از این وارد مذاکره شویم.
**مسئولان آمریکایی برجام را مقدمهای برای تغییر ارزشها و فاسد کردن انقلاب میدانند
* تسنیم: باتوجه به فرمایشات مقام معظم رهبری که میفرمایند: "به نظر من مساله بعد از برجام از مساله برجام مهمتر است. آنها (آمریکاییها)در اظهارتشان حرفهایی میزنند که به کلی خارج از توافق هستهای و مانند این حرفهاست". " از جمله این که میگویند برجام در داخل ایران و در منطقه فرصتهایی را برای آمریکا ایجاد کرده است". آیا میشود گفت که آمریکاییها به دنبال این بودند که مذاکره را به سایر موضوعات نیز تعمیم دهند؟
- حسینیان: از صحبتهای مسئولان آمریکایی پیداست که به موضوع برجام به عنوان مقدمه و فتح الباب برای کسب رابطه با ایران خیلی امید بسته بودند. وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که برجام مقدمهای برای تغییر ارزشها در ایران است. اینها میخواهند ابتدا نفوذ اقتصادی و سپس نفوذ فرهنگی داشته باشند تا ارزشهای درونی انقلاب را فاسد کنند و اگر نتوانستند رژیم را تغییر بدهند، به رژیم بیمحتوا تقلیل بدهند. از نگاه آمریکاییها اینکه ایران مدعی حمایت از مستضعفان جهان، نابودی استکبار و محو شدن اسرائیل است باید تغییر کند.
انقلاب اسلامی توازن قوا را در دنیا به نفع اسلام به هم زد. قبل از انقلاب اسلامی کسی جرات نداشت نامی از اسلام ببرد و جوان مسلمان هم اگر میخواست ضدامپریالیستی شود، مارکسیست میشد تا انقلابی بودن خود را به رخ دیگران بکشد. بعد از انقلاب اسلامی در بسیاری از نقاط جهان، نهضت اسلامی ضداستعماری به راه افتاده است. در نیجریه گروهی به نام پیروان خمینی به وجود آمده است که دولت و بسیاری از گروهها از این گروه واهمه دارند چون فکرشان نافذ و مقابله با منافع استعماری آمریکا است. در یمن، انصار الله میگوید به دنبال ایجاد انقلابی مانند انقلاب امام خمینی(ره) هستیم. در عراق، سوریه و لبنان نیز شاهد به مبارزه طلبیدن منافع استکبار و آمریکا هستیم. در این شرایط آمریکاییها به دنبال این هستند که مسئولان جمهوری اسلامی بگویند که ما از مبارزه با آمریکا پشیمان هستیم، عذرخواهی میکنیم و میخواهیم روابطمان را اصلاح و برقرار کنیم. اگر این خیال محقق شود همه امید آزادی خواهان جهان به یاس تبدیل میشود. لذا از این زاویه برجام و مذاکره با آمریکا میتواند مورد توجه باشد. بنابراین پسابرجام را باید یک خطر و منفذی برای بازگشت ابرقدرتها به کشور بدانیم.
* تسنیم: روشها و تکنیکهای آمریکاییها در طول تاریخ برای اجرای سیاستها و تامین منافع خود چگونه بوده است؟ لطفا با مثالهای تاریخی این موضوع را توضیح دهید.
- حسینیان: آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم، تغییر فرهنگی سایر کشورها را در دستور کار خود قرار داد. بنابراین در چارچوب این سیاست در ایران چندین سازمان مانند انجمن فرهنگی آمریکا و ایران و انجمن ترجمه کتابهای آمریکایی در ایران ایجاد شد و یکی از کارهایی که در این انجمنها انجام میدادند تبادل دانشجو بود. در این تبادل کمتر دانشجویی از آمریکا به ایران نمیآمد ولی در یک سال 1968 دانشجوی ایرانی عازم آمریکا شدند.
** اعزام دانشجو به دانشگاههای خارجی عاملی برای پذیرش نفوذ
* تسنیم: اعزام دانشجو به آمریکا با چه هدفی بود؟
- حسینیان: در اساسنامه انجمن فرهنگی ایران و آمریکا آمده است، این اقدام برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم و برای آشنایی ایرانیها با فرهنگ و تمدن آمریکایی صورت میگیرد. نتیجه این اعزامها این بود که در سال 41 و 42 گروهی از نخبگان با عنوان "حزب ایران نوین" شکل گرفت. حسنعلی منصور و هویدا در این حزب بودند. پرفسور "پوپ" نیز از آمریکا به ایران آمد و اینها را سازماندهی کرد و در نهایت تکنوکراتهای آمریکایی در کشور حاکم شدند. پذیرفتن دکترین کندی برای اصلاحات و کاپیتولاسیون آثار این حرکت بود. پس آمریکاییها از طریق تربیت نخبگان میتوانند در تصمیمسازیها نفوذ کنند. این حرکت، هزینه کم و استفاده زیادی برای آنان دارد و متاسفانه برخی مردم نیز خوشحال میشوند که فرزندانشان در دانشگاههای آمریکایی تحصیل میکنند.
بعد از جنگ اول خلیج فارس، در مقالهای در مجله NEWSWEEK آمده بود اگر آمریکا در 10 سال گذشته هزار دانشجوی عراقی را تربیت میکرد دیگر نیازی به جنگی که آبروبر است، نبود و این ها در عراق قدرت را به دست میگرفتند و خواستههای آمریکا را اجرا میکردند.
در یکی از اسناد مربوط به انجمن فرهنگی ایران و آمریکا آمده است، برای تربیت ایرانیها به سبک آمریکا تعدادی از جوانان بین 14 تا 18 سال انتخاب و در خانوادههای آمریکایی (سرپرست این خانواده ها اکثرا بازنشستگان ارتش بودند) تربیت و سبک زندگی آنان را بیاموزند و به یک فرد آمریکایی مسلک در کشور تبدیل شوند. به علاوه به دنبال نفوذ نظامی برخی از دانشجویان دانشگاه افسری نیز برای آموزش این سبک زندگی به آمریکا فرستاده میشدند. همچنین یکی از سازمان های مربوط به این انجمن توانستند 40 کتاب درباره تمدن و فرهنگ آمریکایی با هدف مقابله با شوروی و خوب جلوه دادن آمریکا ترجمه کنند. قرآن نیز به ما سفارش میکند که مسلمانان مراقب باشند و به زرق و برق زندگی کفار نگاه نکنند، اینها ظاهر حیات دنیا است و باطن دنیا را به دست نیاورده است.
** باید به جای خودشیفتگی در برابر غرب به بازسازی ساختارهای اقتصادی بپردازیم/درسی که از تجربه مالزیاییها در برابر نفوذ اقتصادی آمریکا میتوان گرفت
* تسنیم: شما فرمودید که دشمن ابتدا به دنبال نفوذ اقتصادی است تا از این طریق بتواند نفوذ فرهنگی و تغییر ارزشها را رقم بزند بنابراین میتوان گفت که بازگشایی مک دونالد در کشور با این هدف است که در نهایت منجر به تغییر سبک زندگی مردم میشود؟ بحث "نفوذ اقتصادی مقدمهای برای نفوذ فرهنگی" را میتوانید با ذکر مثالهایی توضیح دهید؟
- حسینیان: بحث نفوذ در اقتصاد نیز خود به تنهایی موضوعیت دارد. در مالزی، آمریکاییها اساس اقتصاد آن کشور را در مدت چند روز به دست گرفتند و اقتصادشان را تغییر دادند و پس از مدتی به یکباره سرمایه گذاران آمریکایی، سرمایه خود را از آن کشور خارج کردند و دلار سه برابر و مالزی یک شبه ورشکست شد. ما در کشور سرمایه کم نداریم و باید مدیریتمان را تصحیح کنیم و ملتمسانه به دنبال این نباشیم که غربیها در ایران سرمایهگذاری کنند؛ چراکه ممکن است سرمایهگذاری غربیها به اقتصاد ما نیز رونق دهد اما اگر یک شبه تصمیم گرفتند تا سرمایههای خود را از کشور خارج کنند آن وقت باید چه کنیم؟ ما باید به جای خودشیفتگی در برابر غرب، به بازسازی ساختارهای اقتصادی کشورمان بپردازیم که همان اقتصاد مقاومتی است.
** دولتمردان نباید اقتصاد مقاومتی را دست کم بگیرند/توسعه برونزا منجر به اقتصاد مصرفی و یکپایه میشود
* تسنیم: تفاوت توسعه برونزا و توسعه درونزا چیست؟ و چه نسبتی با نفوذ دارد؟
- حسینیان: اقتصاد برونزا، اقتصادی وابسته است که سرنخش در دست ما نیست. در جایی دیگر تصمیمگیری و برنامهریزی میشود و در ایران اجرا میشود لذا میتوانند ما را به سوی اقتصاد مصرفی، اقتصاد یک پایه و... سوق دهد. ولی اقتصادی که بر اساس توان ملی خودمان باشد، در سختترین شرایط، مدیریت این اقتصاد در دست مردم و حاکمیت خواهد بود. بنابراین مساله نفوذ اقتصادی بسیار مهم است و دولتمردان نباید اقتصاد مقاومتی را دست کم بگیرند و اجازه دهند، غربیها در اقتصاد ما نفوذ کنند.
** شبکه نفوذی که غربیها قبل از انقلاب در ایران ایجاد کردند؛ از کریم شیرازی تا نوری زاده
* تسنیم: در بخشی از سخنانتان به نفوذهای اوایل انقلاب از جمله نهضت آزادی اشاره داشتید، میتوانید به برخی دیگر از این نفوذها که با درایت امام خنثی شد، اشاره کنید؟
- حسینیان: تربیت نیروهای همفکر با آمریکا یکی از کارهایی بود که آمریکا قبل از انقلاب در پیش گرفته بود و تا اوایل انقلاب نیز ادامه داشت. این افراد تربیت شده پذیرفته بودند که آمریکا تمدن برتر است و ملت ایران عقب مانده هستند و نمیتوانند رشد کنند، آنها معتقد بودند که اگر آمریکا رابطهاش را با ایران قطع کند، ما قادر به ادامه حیات نیستیم. چون اقتصاد، نیروهای نظامی، صنایع بندری، صنعت نفت ما به آمریکا وابسته است. در اسناد لانه جاسوسی آمده است که دلیل خروج آمریکاییها از صنعت نفت ایران این بود که آنها فکر میکردند ایرانیها نمیتوانند این صنعت را اداره کنند لذا از ما دعوت میکنند تا دوباره بازگردیم و این باعث میشود که حاکمیت آمریکا را به مردم ایران بقبولاند.
یکی از فعالیتهای نفوذی سفارت آمریکا در ایران اوایل انقلاب تربیت خبرنگاران وابسته به آمریکا بود. علی رضا نوریزاده حقوق بگیر سفارت آمریکا بود. او یک منتقد بود که با کمک آمریکا مجلهای را در ایران راهاندازی کرد. اسم او در اسناد لانه جاسوسی آمده است. چون بحث به اینجا رسید، بهتر است به بحث مطبوعات و رسانه نیز اشاره کنیم. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در 2 مقطع برنامههایی توسط انگلیسیها و آمریکاییها برای تغییر آرمانها و ارزشها صورت گرفت. هر دوی این برنامهها یکی انگلیسی و دیگر آمریکایی است که با اسم رمزی مشخص درست کردند. یکی در سالهای 34-30 است و دیگری بعد از سال 1340 است(همزمان با گسترش نفوذ فرهنگی آمریکاییها در ایران). تلاش انگلیسیها این بود که عدهای روزنامهنگار را تربیت کنند که بتوانند علیه نیروهای انقلابی مقاله بنویسند. کریم شیرازی که به دروغ به عنوان یک روزنامهنگار انقلابی معرفی میشود از سفارت انگلیس پول میگرفت تا علیه آیتالله کاشانی قلم بزند و کاریکاتوری را کشید که پرچم انگلیس روی عمامه آیتالله کاشانی بود(تلاش داشت برای تخریب کاشانی، او را به سفارت انگلیس که بدنام بود، منتسب کند). همچنین علیه مصدق نیز مقالات بسیاری نوشته شد.
** مقالاتی که توسط انگلیسیها نوشته و به نام خبرنگاران ایرانی منتشر میشد
در این جریان فردی گمنام معرفی شد که او میتواند ناجی ایران باشد و فضا را برای کودتا آمده میکردند و مطالب بسیاری نیز به نفع نخست وزیر کودتاچی نوشته شد. بسیاری از مقالات را نیز خود انگلیسیها آماده میکردند. کاردار فرهنگی انگلیس در ایران شبکهای از خبرنگاران را ایجاد کرد. MI6 مقالاتی را آماده میکرد و توسط روزنامههای ایرانی و به نام این خبرنگاران منتشر میشد. هدفشان تخریب انقلابیها و آماده کردن جامعه برای پذیرش افراد مورد اعتماد انگلستان بود. همین موضوع با همین ترفندها توسط سفارت آمریکا در سالهای بعد از سال 40 صورت گرفت. بعد از انقلاب نیز 2 بار این اقدام صورت گرفت که توسط وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه شناسایی شدند. اینها وسایلی است که برای نفوذ در کشورهای هدف به کار میبرند.
* تسنیم: و در پایان لطفا در جمع بندی سخنانتان نسبت تحصیلکردههای در غرب و نفوذ را بفرمایید.
- حسینیان: آن وقتی که قائم مقام دادستان تهران در وزارت اطلاعات بودم، پرونده یکی از افراد معروف که برای تحصیل به انگلستان رفته بود را برایم آوردند. چند بار از MI6 با او ملاقات کرده بودند که اگر نیاز به کمکی در انگلیس داشتید ما میتوانیم به شما کمک کنیم و با یک برخورد خوب درصدد اثرگذاری بر روی این فرد بودند. این فرد وقتی فارغ التحصیل شد و به ایران آمد گاهی وقتها مواضعی بیان میکرد که به نفع انگلیسیها بود(مواضع زیکزاکی). من همان وقت متوجه دلایل موضعگیری ایشان شدم. با خودش صحبت کردم و گفتم که بنده میترسم این موضعگیریهای شما به خاطر برخوردهای خوب آنها با شما باشد بنابراین از او خواستم که مراقب صحبتهایش باشد.
در جریان فتنه 88 یکی از راههای جذب افراد و تربیت منبع توسط انگلیس این بود، فردی که برای کسب ویزا به سفارت مراجعه میکرد را با خوشرویی تحویل میگرفتند و ویزا در سریعترین زمان برای او صادر میشد. این خوشرویی باعث میشود که فرد جذب آنان شود. از سوی سفارت نیز به او گفته میشد که اگر افرادی را هم میشناسید، معرفی کنید. به دنبال همین اتفاق این فرد گاهی اطلاعاتی را به سفارت انگلیس میداد.
یکی دیگر از راههای نفوذ دیپلماسی عمومی است. یعنی شخصیتی از یک کشور به طور مستقیم مردم کشور هدف را مورد خطاب قرار بدهد و با لحنی محترمانه نشان دهد این ذهنیتی که نسبت به ما دارید، درست نیست. چند ماه پیش وزیر امور خارجه انگلیس که برای بازگشایی سفارت به ایران آمده بود با روزنامه ایران که یک روزنامه دولتی است مستقیما با مردم ایران تماس برقرار کرد و در خارج از کشور این نوع دیپلماسی هوشمندانه خیلی سر و صدا کرد.
نظر شما